فرهنگ حاکمیت قانون به جای افراد

این که در واقع

قانون است که به جای افراد حکومت می کند

نکته مهمی است

در طبیعت و نظامات هستی

قانون حاکم است

در جامعه نیز

قوانینی حاکم است
که شناخت و بکارگیری آنان
رمز موفقیت ها و تسلط بشر است

انسان به جهت آزادی و حق انتخاب اش

که در واقع انتخاب قاعده هایی برای کنار گذاردن قاعده هایی دیگر است

می تواند تاثیرگذار باشد

و این تاثیرگذاری گاهی

توهم قانونگذاری به او می دهد
و به انکار حقیقت و گاهی کفر می انجامد

در حیطه روابط اعتباری

و من جمله قوانین مرتبط با سیاست و حکومت

چنین نقشی برای افراد و گروههای مرجع و جامعه وجود دارد

و در آنجا نیز البته

قاعده ها و قوانین است که بایستی حکومت کنند

فداکاری های شخصیت های ممتازی چون پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام در همین رابطه بوده است

آنان برای قوانین و خواست الهی قیام کردند

و خود را در خدمت خدا می دیدند و تسلیم امر او بودند
...

از نظر سیاسی شاید بتوان گفت که

در جامعه امروزی نیز

جامعه کامل تر جامعه ای است که به جای افراد

قانون و قاعده ها بر آن حکومت می کند

و همین یک کلمه قانون است که

دیکتاتورها را رسوا می کند

قرآن کریم
کتاب هدایت است
و قوانین و مسیرهای بسیاری را معرفی کرده است
که از هر کدام که رویم
به یکجا می رسیم و
هدایت می شویم

این لوئی چهاردهم است که می گوید
من قانون هستم