دفاع از قانون اساسی به اشکال مختلفی صورت می گیرد
با انگیزه های مختلفی نیز صورت می گیرد
گاهی بر استفاده شخصی
گاهی برای استفاده گروهی
گاهی برای احقاق حق
در زمان محمدرضا شاه
مبارزان سیاسی تا سالها و حتی بعضی تا پایان حکومت وی
به قانون اساسی تکیه می کردند
ولی با تجمیع اختیارات و مسائل در شخص اول مملکت
راه بر ظرفیت های قانون اساسی بسته شد و
احزاب و گروههای سیاسی در دو جریان اصلی و در نهایت یک حزب به نام حزب رستاخیر با دو گرایش تجمیع شدند
واین چنین بود که به پایان سیاست ورزی متعارف و در چارچوب قانون اساسی رسیدیم
و در نتیجه همه راه ها به رم ختم شد و راه حل حضرت امام خمینی که نفی کلیت نظام سلطنت و قانون اساسی آن بود به مثابه راه حل اکثریت قاطع نخبگان و مردم پذیرفته شد
...
مستی محمدرضا شاه از درآمد نفت و کنار زدن رقبای سیاسی و ... به حدی بود که به قدرت های داخلی به صورت کامل و به قدرت های خارجی به صورت محدودتر، دهن کجی میکرد و این از عوارض احساس غنی بودن است که طغیان و استبداد می آفریند
No comments:
Post a Comment